من در یک خانهام. خانهای که قشنگ است و دوستداشتنی. خانهای رنگی اما ناامن.
راه میافتم و میروم. میروم و در راه دو خانه میبینم. من این خانهها را میخواهم، اما کدام راهم میدهد؟
هر خانه قصهای دارد. شادی و غمی دارد.
میگویند دردسرهای یک خانه بیشتر است و یک خانه کمتر. میگویند در یکی از خانهها باید قویتر باشم و صبورتر.
و نمیدانم. شاید هم آن دو خانه مرا راه ندهند. شاید من دوباره برگردم به همان خانۀ قشنگ و دوستداشتی و رنگی و ناامن.
و هر خانه قصهای دارد.
این روزهای من...برچسب : نویسنده : 7inrooza94f بازدید : 45