این روزهای 47

ساخت وبلاگ

این روزها نمی‌توانم بنویسم و تسلیم این نتوانستن شده‌ام.


هیچ حرف تازه‌ای نیست. همه چیز همان است که بود. غرقم در دورکاری‌ که چیزی نمانده تمام شود.
پروژۀ نصفه‌نیمه‌ام به راه آمده و دارد پیش می‌رود اما کُند.
هنوز هم پیش از خواب داستان می‌خوانم و هر شب زیستی جادویی را ورق می‌زنم.
دیگر چه بگویم؟ نمی‌دانم.
راستی چطور گاهی می‌توانم بسیار بنویسم؟ چطور آن همه کلمه از سر به انگشتانم سفر می‌کنند؟


 

بین این سطر با سطر بالا وقفه افتاد. وقفه‌ای به قدر گشتن و نیافتن.

دارم بیخود کش می‌دهم. کش می‌دهم که برسم به حرفی و نمی‌رسم یا می‌رسم و نمی‌خواهم یا می‌رسم و می‌خواهم و نمی‌توانم.

بروم.

این روزهای من...
ما را در سایت این روزهای من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7inrooza94f بازدید : 106 تاريخ : سه شنبه 2 دی 1399 ساعت: 23:41