این روزهای 21

ساخت وبلاگ

حال و هوای این روزهایم شلوغ است.

شب ها قبلا از خواب توی دفترچه کوچکی چند خط برنامه ی فردا را می نویسم. می دانم که بی برنامه وقت کم می آورم.

مدتی بود درگیر اتفاق شیرینی بودم که گاه شک می کنم که شیرین بود یا من شیرین می پنداشتمش. به هر روی، آن اتفاق شیرین (واقعی یا خیالی) تمام شد.

شلوغی برنامه هایم سبب شد تا به تمام شدنش فکر نکنم. شب ها خسته تر از آنم که فکرهای قبل خوابی و رختخوابی به ذهنم هجوم بیاورند. سرم را روی بالش می گذارم و بعدش را دیگر یادم نیست. چشم که باز می کنم صبح است و همان چند خط برنامه ای که شب قبل چیده بودم و برنامه های نچیده ای که هرروز سرراهمان می آیند.

روی مقاله ای کار می کنم که مدت ها دغدغه ی ذهنی ام بود. خوب پیش رفت، اما نه آنطور که می خواستم و پیش بینی می کردم.چهار روز وقت دارم تا تمام داده ها را سرو سامان دهم. قسمتی از تحلیل ها هم مانده است.

تابستان مثل همیشه زود تمام شد. هر سال زود تمام می شود و من هیچ سالی به زود رفتن هایش عادت نمی کنم.

این روزهای من...
ما را در سایت این روزهای من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7inrooza94f بازدید : 134 تاريخ : چهارشنبه 22 اسفند 1397 ساعت: 1:04