این روزهای 10

ساخت وبلاگ

امشب بی اختیار هنگام نوشتن این سطور (یعنی همین الان) کلمه آسیابان به ذهنم آمد.

من هیچ وقت به آسیابان فکر نمی کنم. جزو کلماتی است که به ندرت هنگام تفکر و گفتگو به یادش می افتم. برای من هیچ کاربردی ندارد و برای همین هم زبان و ذهن من آن را نمی طلبد.

اما الان که در ذهنم جا خوش کرده است و مزه مزه اش می کنم. عجیب خوشمزه است. آهنگ زیبایی دارد. صامت ها و مصوت هایش چقدر خوب کنار هم  نشسته اند. هنگام تکرار این کلمه یاد موسقی های ژاپنی می افتم.

یکی از پسوندهای مورد علاقه ی مرا هم دارد. «بان» من عاشق پسوند «بان» هستم. «بان» برای من با امنیت توام است. با توجه و مراقبت های مهربانانه. مثل همین «بانِ» «مهربان» که مراقب مهر است.

خیلی وقت ها اینطور است. هیچ طرحی برای نوشته ام ندارم. اما فقط یک کلمه می تواند آغازی باشد برای بی نهایت حرف.

زندگی با کودکان و نوجوانان شهرم مرا بیش از پیش عاشق کلمه کرد. مرا به دنیای کلمات کشاند.

خیلی وقت ها کلمات معجزه می کنند.

چند روز پیش جایی دیدم و شنیدم که می گفتند گروهی از کشورهای فارسی زبان از واژه ی  «بد» استفاده نمی کنند. آنها می گویند: «ناخوب».

معجزه اتفاق افتاد. وقتی «بد» را «ناخوب» کردیم.و به نظرم «ناخوب» چقدر «خوب» شد.

نمی دانم شاید کلمه بازی هایم کمی گیج کننده باشد. اما می خواستم شما را در شیرینی این کلمه بازی ها سهیم کنم. کلمه هایی که می توان با آنها همه کاری کرد. بازی کرد، آواز خواند، درس داد، رقصید، گریست، خندید و هزاران کار دیگر.

در آغاز هیچ نبود.کلمه بود وآن کلمه خدا بود

+ نوشته شده در  یکشنبه دوم اسفند ۱۳۹۴ساعت 0:53  توسط الهام  | 
این روزهای من...
ما را در سایت این روزهای من دنبال می کنید

برچسب : این,روزهای, نویسنده : 7inrooza94f بازدید : 149 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 0:47